بي خود

Tuesday, June 27, 2006

گرايش جديد جنسي

همجنسخواهان يا هموسكشوالها به سه گروه تقسيم ميشوند. لزبينها يا زنان مايل به برقراري رابطه جنسي با زن، گي ها يا مرداني مايل به برقراري رابطه جنسي با مرد و بايسكشوالها يا زنان و مرداني مايل به برقراري رابطه جنسي با زن و مرد
اينكه اين روابط طبيعي و منطقي و غريزي و صحيح هستند يا غيرمعمول و غيرمنطقي و ساختگي و ناصحيح، هيچ ارزشي براي من ندارد كه اصولاً به چيزي به نام اخلاق اعتقاد ندارم. هر انساني تا زمانيكه حق انسان ديگري را پايمال نكرده مجاز است هر كاري كه ميپسندد انجام دهد چه درست و چه غلط! و احمقانه ترين و مسخره ترين چيز در اين ميان، اخلاق است كه ملاك آن، همه ساخته ذهن من و شماست و در شرايط مختلف پررنگ يا كم رنگ خواهد شد
اما اينها را گفتم تا گرايش جنسي جديدي را كه تازگي به فكرم رسيده بگويم! و البته نميدانم كه اين گرايش جديد در عالم پزشكي يا روانپزشكي شناخته شده است يا اينكه افتخار كشفش نصيب خودم خواهد شد! به هر حال اين شما و اين معرفي گرايش جديد جنسي
اگر زني تمايل داشته باشد كه مرد باشد و با يك مرد رابطه گي داشته باشد تكليفش چيست و يا برعكس، مردي كه مايل باشد زن باشد و با يك زن رابطه لزبين داشته باشد!!!؟ جل الخالق

Saturday, June 17, 2006

WorldCup2006

مردم هر كشوري از برد تيم كشورشان شاد ميشوند و از باختش غمگين ولي همه شاديها و غمها از يك جنس نيستند. مسلماً آلمانيها و انگليسيها و هلنديها و سوئديها و آمريكاييها و پرتغاليها و اسپانياييها و خيليهاي ديگر آنقدر در زنديگيشان دلمشغولي و كم و زياد و بالا و پايين دارند كه خوشي و ناخوشي برد و باخت تيم كشورشان را زود فراموش كنند ولي مردم ساده و يك دست ترينيداتوباگو، ساحل عاج، غنا، آنگولا و ديگراني در همين سطح، شايد ديدن يك مسابقه فوتبال تبديل به فراموش نشدني ترين خاطره عمرشان شود و هفته ها و ماه ها غمگين از باخت يا خوشحال از پيروزي باشند، و دقيقاً به همين دليل هميشه طرفدار تيمهاي كم طرفدار بودم و هستم
---------
از علي دايي نه بدم ميايد و نه خوشم! اما از حضور بي رنگش در جام جهاني درس خوبي گرفتم! و آن اينكه ممكن است مستعد و موفق و مشهور و معروف و كاردرست باشيم، اما ... قدرت تشخيص، چيز ديگريست
---------
با احترام به تمام كارشناسان فوتبال ايران، نميدانم چرا با شنيدن نظراتشان به ياد نظرها و تفسيرهاي دوران دبستان ميافتم، يادش به خير! بر سر مسائلي كه خودمان هم نميفهميديم چي هست و فقط از بزرگترها شنيده بوديم چه بحثهاي داغي ميكرديم، من عجيب شيفته سوكراتس بودم ولي نه آن موقع ميدانستم چرا و نه الآن! ... نميدانم، شايد به خاطر اسمش بود
---------
اي كاش به جاي فردوسي پور تيز و زرنگ كه سوراخ دعاي بزرگي پيدا كرده! مزدك عزيز را ميفرستادند آلمان
---------
باوجوديكه اگر از پرتغال به سختي شكست نخوريم، خودش موفقيت بزرگيست، ولي نميدانم چرا بسيار اميدوارم كه بازي را ببريم! به هر حال فوتبال است و هزار شگفتي. يعني حتي يك شگفتي هم سهم ما نيست؟ البته فعلاً كه بايد مارادونا را ول كرد، برانكو را چسبيد